توسعه فردي

توسعه فردي

انتخاب كتاب

عاشق خواندن هستيد؟ آيا هرگز نمي دانيد كه مي خواهيد بخوانيد؟ ايا در انتخاب كتاب دچارمشكل شده ايد؟ شما هزاران بار كتاب مورد علاقه خود را خوانده ايد، و مي خواهيد چيز جديدي را بخوانيد اما نمي دانيد چه كتابي مي خواهيد بخوانيد. شما مي خواهيد به كتابخانه برويد اما تصميم نگرفته ايد كه چه كتابي را انتخاب كنيد.

اگر از آن آدم‌هايي هستيد كه مدام كتاب نمي‌خوانيد اما دلتان مي‌خواهد كتاب جديدي به دست بگيريد و دوباره شروع به كتاب خواندن كنيد شايد ندانيد بايد از كجا شروع كنيد يا الآن چه كتابي مناسب است كه بخريد.

شايد هم سري به كتابخانه بزنيد تا كتابي به امانت برداريد ولي حجم انبوه كتاب‌ها شما را به فكر وامي‌دارد كه از كجا شروع كنيد و چه جور كتابي برداريد. خب اگر به نكات زير توجه كنيد، خيلي آسان مي‌توانيد كتابي انتخاب كنيد كه از خواندنش لذت وافر ببريد.

چگونه كتابي مناسب انتخاب كنيم؟

۱. قلم و كاغذ برداريد و پاسخ خود را به اين پرسش‌ها بنويسيد:
چه جور كتاب‌هايي دوست داريد؟ داستاني، غيرداستاني، خاطرات، علمي‌تخيلي، ماجراجويانه، پررمزوراز؟ از كدام نويسنده‌ها خوشتان مي‌آيد. ساير كتاب‌هاي نويسنده‌هايي را كه قبلاً‌ كتاب‌هايشان را خوانده‌ايد و لذت برده‌ايد، جست‌وجو كنيد.

احتمالش خيلي زياد است كه همان‌ها كتاب‌هاي ديگري داشته باشند كه از آنها هم خوشتان بيايد.
آيا نوع خاصي از كتاب‌ها يا كتاب خاصي هست كه تابه‌حال نخوانده باشيد اما بخواهيد آن را امتحان كنيد؟
آيا كتابي را از مجموعه‌ي خاصي در نظر داريد كه بخواهيد آن را بخوانيد؟

علايق شما در زندگي چيست؟ علاقمندي‌هايتان را در جست‌وجويتان براي كتاب وارد و از آنها به‌صورت كليدواژه استفاده كنيد.

۲. در خانه‌ي خودتان دنبال كتاب خوب بگرديد و كتاب خوب را انتخاب كنيد. گاهي كتاب‌هاي خوب دارند در خانه‌ي خودتان خاك مي‌خورند. شايد قبلاً كتابي خريده باشيد اما آن‌قدر خواندنش را به تعويق انداخته باشيد كه فراموش كرده باشيد يا شايد والدين، فرزندان، يا همسرتان كتاب‌هاي خوبي داشته باشند كه شما هم بخواهيد آنها را بخوانيد.

۳. از كسي بخواهيد تا كتاب خوبي را به شما معرفي كند. مي‌توانيد از افراد خانواده يا دوستان صميمي‌تان يا حتي از معلم و استاد ادبياتتان و فرهيختگان دوروبرتان بپرسيد. آدم معمولاً با دوستان و خانواده‌ موضوعات مشترك دارد، بنابراين آنها مي‌توانند توصيه‌هاي خوبي درباره‌ي كتابي كه احتمال دارد موردعلاقه‌تان باشد به شما بكنند.

فروشنده‌هاي كتاب‌فروشي‌هاي محلي و كوچك هم معمولاً توصيه‌هاي بي‌نظيري مي‌كنند و حتي اگر بيشتر با آنها دمخور بشويد تا با سليقه‌ي شما آشنا بشوند مي‌توانند راهنمايي‌هاي بهتري به شما بدهند.

۴. معرفي كتاب‌ها را در روزنامه‌ها و مجلات و وب‌سايت‌ها بخوانيد. فهرست پرفروش‌هاي شهركتاب‌ها و وبسايت‌هاي كتاب‌ را دنبال كنيد. ببينيد چه كتاب‌هايي تازه به بازار نشر آمده‌اند و چه نقدهايي درباره‌ي آنها نوشته شده است. (شبكه آفتاب ديلي هم هر هفته گزارش تازه‌هاي نشر و پرفروش‌هاي بازار كتاب را منتشر مي‌كند كه مي‌توانيد از آن هم استفاده كنيد.)

تفكر سيستمي

سيستم مجموعه‌اي از اجزاي مرتبط است كه در كليّت خويش براي ايفاي وظيفه‌اي مشخّص در كنش متقابل و هماهنگ با محيط است. در تفكر سيستمي، سازمان‌ها مانند سيستم‌هايي هستند كه در دل يك مجموعهٔ محيطي بزرگ‌تر قرار گرفته‌اند.

پهر سيستم شامل ورودي، خروجي، پردازش و بازخورد است، بنابراين داشتن تفكّر سيستمي براي يك مدير بسيار حائز اهميّت است. به كمك يك نظارت دقيق اگر خروجي ما از خروجي مورد نظرمان فاصلهٔ كم و بيش چشم‌گيري داشت، با استفاده از Feedback (بازخورد) ورودي را تغيير داده و Replanning (برنامه‌ريزي مجدّد) مي‌كنيم.

تفكّر سيستمي به مديران كمك مي‌كند تا ساختار، الگوها و وقايع را در پيوند با يكديگر مورد بررسي قرار دهند و تنها به مشاهده اكتفا نكنند. تفكّر سيستمي مبتني بر نوعي كلّي‌نگري است كه با تحليل، قابل درك نيست.

به عنوان مثال در بدن انسان، نحوهٔ رفتار چشم بستگي به نحوهٔ رفتار مغز دارد. هر زيرمجموعه‌اي كه از عناصر تشكيل شود، بر رفتار كلّ سيستم مؤثّر است و اين تأثير حدّاقل به يك زيرمجموعه ديگري از سيستم بستگي دارد. به عبارت ديگر اجزاي يك سيستم چنان به هم مرتبطند كه هيچ زيرگروه مستقلّي نمي‌تواند از آن‌ها تشكيل شود.

با استفاده از تعاريف فوق نتيجه مي‌گيريم هر سيستمي را نمي‌توان به اجزاي مستقل تقسيم نمود و در نتيجه انتظار اوّليّه از هدف اصلي سيستم را برآورده نمي‌سازد. در تفكر سيستمي مدير سازمان تنها به خروجي اكتفا نكرده و براي رسيدن به هدف به يكايك اجزاي سيستم توجه خاص مي‌كند.

تاريخچه تفكر

در بررسي تاريخي شيوه‌هاي تفكر، با سه شيوه رو به رو مي‌شويم:

  • كل گرايي اوليه: اين شيوه تا رنسانس، روش غالب تفكر بود. اين دوره را دوران حاكميت فلسفه‌ها و وجود علامه‌ها (كه از هر موضوعي، مقداري مي‌دانستند) مي‌شناسند.

 انسانها خيلي چيزها را مي‌ديدند اما توجيهي براي آن نداشتند. در قرن شانزدهم همه رويدادهايي را كه از شناخت آن عاجز بودند به خدا نسبت مي‌دادند. يك اشكال عمده كل گرايي اين بود كه رشد نداشت.

  • جزء گرايي: تفكر جزءگرا از زمان تمدنهاي باستاني وجود داشته‌است و آنرا برخاسته از انديشه فلاسفه يونان باستان مي‌دانند. تفكر جزءگرا هر پديده اي را ابتدا به اجزاء كوچكتر تقسيم مي‌نمايد و مي‌خواهد با مطالعه رفتار هر يك از اجزاء، به رفتار پديده اصلي دست يابد.

به عبارتي رفتار پديده اصلي را حاصل جمع رفتار اجزاء آن مي‌داند. رنه دكارت، فيلسوف فرانسوي، اصولي را براي اين نظريه وضع نموده‌است.

  • نظريه سيستمها : نظريه سيستمها در سال ۱۹۴۰ بوسيله برتالنفي مطرح شد. نظريه سيستمها بر اين اصل استوار است كه: در عمق تمام مسائل، يك سري اصل و ضابطه موجود است كه به‌طور افقي تمام نظام‌هاي علمي را قطع مي‌كند و رفتار عمومي سيستمها را كنترل مي‌نمايد.

 يعني مي‌توان به يك سري از اصول و ضوابط اوليه دست يافت كه تعريف كننده رفتار عمومي سيستمها صرفنظر از نوع آنهاست. اين بدان معنا نيست كه يك تئوري عمومي بتواند جايگزين تئوري‌هاي خاص نظامهاي علمي مختلف گردد، بلكه فقط سعي دارد به‌صورت يك هدايت كننده عمل نمايد. كوشش براي ديدن كل، اصل ادعايي است كه روش سيستمها در برخورد با مسائل براي خود قائل است.

قوانين تفكر سيستمي

نبايد شرايط محيطي را سرزنش كرد

انسانها عموماً تمايل دارند مشكلات خود يا سيستم مورد مطالعه را به محيط نسبت دهند. اين نوع نگرش موجب مي‌شود هيچ‌گاه نتوانيم اقدام به حل مسائل نماييم.

دريافتن الگوي تغييرات به جاي تمركز بر روي وقايع

تمركز بر وقايع، يكي ديگر از موانع يادگيري و تفكر سيستمي است. ما زندگي را به صورت مجموعه اي از اتفاقات مي‌دانيم و براي هر اتفاق نيز يك دليل روشن و واضح ارائه مي‌نماييم. ما معمولاً عادت داريم فقط تغييرات ناگهاني محيط و سيستم را درك نماييم و از درك تغييرات تدريجي عاجزيم.

 

تقويت حافظه كودكان

بازي كردن با كودك، كتاب خواندن براي او و فراهم كردن تغذيه مناسب از مواردي است كه اين كار را براي شما آسان‌تر خواهد كرد. كودكي كه در سنين پايين رشد ذهني و فعالي داشته باشد در آينده نيز دچار مشل نخواهد شد. در اين مقاله روش‌هاي موثر بر تقويت حافظه كودكان را بررسي خواهيم كرد.

براي مطالعه كامل مقاله تقويت حافظه كودكان به سايت بريفبوك مراجعه كنيد.

چگونه مي‌توانيد به تقويت حافظه كودكان كمك كنيد؟

براي تقويت حافظه كودكان داروي مشخصي وجود ندارد تا شما بتوانيد با مصرف آن به سرعت نتيجه دارو را ببينيد و بتوانيد ظرفيت حافظه‌ فرزند خود را بالا ببريد.

مكمل‌ها و ويتامين‌ها براي تقويت حافظه كودكان و نوجوانان در همه داروخانه‌ها پيدا مي‌شوند ولي واقعا درباره آن‌ها هيچ نتيجه قطعي وجود ندارد كه بتوان روي آن‌ها حساب ويژه‌اي باز كرد. بنابراين بهتر است از روش‌هاي ديگر براي شكوفايي استعداد و افزايش هوش و حافظه آن‌ها استفاده كرد.

اگر كودك شما در به خاطر آوردن برخي اطلاعات ساده مشكل دارد مثلا نام دوست خود را به ياد نياورد يا يادش نيايد كه امروز در مهد كودك با چه كساني بازي كرده است نگران نشويد.

با آنكه گاهي به نظر مي‌رسد انگار فرزندتان حافظه‌اش مانند يك ماهي قرمز كار مي‌كند، ولي مي‌توانيد مطمئن باشيد كه مخزن حافظه كوچك او سخت در حال كار كردن است تا توانايي ذخيره‌سازي و فراخواني اطلاعات را تقويت كند.

شايد زمان آن رسيده است كه كودكتان را مورد بررسي قرار بدهيد و ببينيد كه چگونه مي‌توانيد به او كمك كنيد تا بتواند حافظه‌اش را تقويت كند. خيلي تاسف‌بار است وقتي ضعف حافظه كوتاه‌مدت در بچه‌اي اتفاق مي‌افتد كه در اغلب اوقات اجتناب‌ناپذير است ولي خبر خوب اين است راه‌هايي وجود دارد كه شما مي‌توانيد با آن‌ها به تقويت حافظه كودكان خود بپردازيد.

توصيه‌هايي در ارتباط با تقويت حافظه كودكان

  • با كودكتان به طور مستقيم و چشم در چشم صحبت كنيد.
  • اجازه آزادي حركت به كودكان بدهيد، بگذاريد كه آنها كنجكاوي غريزي‌شان را همواره به كار بگيرند.
  • كودكان از آموزش اجباري خوششان نمي‌آيد، از آن بپرهيزيد.
  • براي او اسباب بازي‌هاي كمك آموزشي تهيه كنيد.
  • مطمئن شويد كودكتان خوب استراحت كرده است، خوابيدن دست‌كم ده ساعت در شبانه روز براي او لازم است.
  • در تربيت كودك انضباط همراه با محبت فراوان داشته باشيد.
  • به كودكان ميان وعده‌هاي سالم و مغذي بدهيد و از دادن ميان وعده‌هاي بي‌فايده مانند پفك و چيپس به كودك خودداري نماييد.
  • با هديه‌هاي مخصوص كودكان، او را تشويق كنيد.
  • تشخيص و فرق‌گذاري بين اشيا را به كودكتان با پرسش و گفتن جواب درست بياموزيد.
  • هرگز به كودكتان نگوييد “تو چيزي نمي فهمي” زيرا اگر كودك آن را باور كند، حرف شما تحقق خواهد يافت.

 

توصيه هاي غذايي براي تقويت حافظه كودكان

1. سبزيجات

سبزيجات داراي برگ سبز ،مانند اسفناج و كلم پيچ غني از آهن و ويتامين ها هستند، كه به رشد مغز در كودكان كمك فراواني مي كنند. احتمال دارد كودك شما از خوردن همه ي سبزيجات متنفر باشد، اما مي توانيد با استفاده از ترفندهاي مختلف، سبزيجات را به غذاي كودك اضافه كرده و كودكتان را به خوردن سبزيجات علاقمند كنيد.

مي توانيد سبزيجات را به املت كودك خود اضافه كرده و يا به صورت رول با كاهو و گوجه فرنگي در ساندويچ او قرار دهيد، به طوري كه بچه متوجه آن ها نشود و ...

منبع: https://setare.com/fa/news/6982/%D8%B1%D9%88%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%AB%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%82%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86

 

 

احساس خستگي

خستگي در وسط روز كاري، مشكلي است كه عملكرد فرد را ضعيف مي‌كند. بدتر از همه اين است كه فرد نمي‌داند چرا هميشه احساس خستگي مي‌كند. آيا اين خستگي ناشي از كمبود خواب است يا مي‌تواند دليل ديگري داشته باشد.

ممكن است خستگي  به طور نامحسوس در زندگي روزانه‌ي افراد به وجود بيايد و سلامتي فيزيكي و رواني را  تحت تأثير قرار دهد.

اگر به طور مرتب احساس كمبود انرژي داريد و خستگي شما حتي با استراحت طولاني مدت از بين نمي‌رود، حتما بايد براي بررسي علل احتمالي آن، با پزشك تان قرار ملاقات بگذاريد:

افسردگي: فقدان انرژي و خستگي مداوم مي‌تواند علامت افسردگي باشد. بسياري از عوامل مي‌توانند بر شروع افسردگي تاثير بگذارند؛ از حوادث استرس‌زاي زندگي گرفته تا ژنتيك و ساير شرايط پزشكي. با كمك آزمون غربالگري افسردگي مي‌توان اين بيماري را تشخيص داد.

اين آزمون اساسا يك پرسشنامه است كه احساسات فعلي شما، الگوهاي خواب، اشتها، سطوح انرژي و ساير زمينه هاي كليدي را بررسي مي‌كند.

ابتلا به عفونت: بيماري‌هاي مختلف عفوني از قبيل ويروس اپشتين بار، ويروس هرپس سيمپلكس و … مي‌تواند باعث خستگي شما شود. بيماري‌هاي عفوني را مي‌توان با آزمايش‌هاي مختلف تشخيص داد.

مشكلات تيروئيدغده تيروئيد شما در گردن قرار دارد و هورمون‌هاي مختلفي توليد مي‌كند كه بر متابوليسم، رشد و دماي بدن تاثير مي‌گذارند. هيپوتيروئيديسم يا كم كاري تيروئيد زماني رخ مي‌دهد كه غده تيروئيد شما هورمون‌هاي كافي توليد نمي‌كند. احساس خستگي مداوم يكي از نشانه‌هاي كم كاري تيروئيد است.

تقويت يادگيري

يكي از دغدغه هاي بسياري از افراد به خصوص دانش آموختگان اين است كه بتوانند قدرت يادگيري خود را افزايش دهند. اما اين خواسته رويايي دست نيافتني نيست، بلكه شما مي توانيد با راهكارهايي قدرت يادگيري خود را افزايش دهيد. ما در اين مطلب قصد داريم شما را با راهكارهايي براي افزايش قدرت يادگيري آشنا نماييم.

سلامت  

1- هنگام مطالعه پاي خود را حركت دهيد.

در طول مطالعه و نشستن در يك مكان براي مدت طولاني، پاي خود را هر چند وقت يك‌بار به سمت بالا و پايين تكان دهيد. اين كار موجب افزايش جريان خون شده و يادگيري و تمركز را افزايش مي‌دهد.

2- براي فكر كردن غذا بخوريد.

خوردن صبحانه بسيار ضروري است زيرا پروتئين مغز را تامين مي‌كند. كمبود پروتئين براي مغز باعث سردرد مي‌شود.

3- ناهار سبكي بخوريد.

ناهار سنگين باعث خواب آلودگي مي‌شود اگر بعد از ناهار فرصت خوابيدن نداريد، سعي كنيد ناهار سبكي انتخاب كنيد.

4- از داروهاي تقويت حافظه استفاده كنيد.

داروي گياهي ژينكگو بيلوبا – كه باعث افزايش جريان خون در مغز مي‌شود – بدون عوارض جانبي در بازار موجود است.

  تعادل

 5- از اضطراب و افسردگي به دور باشيد.

استرس و ناراحتي باعث كاهش يادآوري اطلاعات مي‌شود و از اين رو كاهش قدرت يادگيري مي‌شود. گاهي اتاق روشن‌تر و خوردن غذاهاي طبيعي بيش‌تر باعث افزايش شادابي و آرامش مي‌شود.

6- براي ارائه‌ي ايده‌ي جديد بخوابيد!

7- بين مطالعه استراحت كنيد.

تغيير وضعيت روحي و جسمي باعث مشخص شدن استرس‌هايي مي‌شود كه در حال مطالعه بر ما حكمفرما شده‌اند و ما از آن‌ها بي‌خبريم. مطالعه همراه با استراحت‌هاي هرچند كوتاه بسيار مفيدتر از مطالعه‌ي طولاني بي‌وقفه است. براي اين منظور، به ازاي هر 90 دقيقه مطالعه، 20 دقيقه استراحت داشته باشيد.

8- حين مطالعه در فواصلي پياده‌روي هم داشته باشيد.

پياده‌روي و قدم زدن هر چند كوتاه باعث تغيير تمركز ذهن شده و به ذهن مجال بازآوري مطالب و خلاقيت را مي‌دهد.

9- موضوع مورد تمركز خود را تغيير دهيد.

گاهي كه فرصت كافي براي استراحت و تجديد قوا نداريد، مي‌توانيد نقطه‌ي تمركز خود را از يك موضوع خاص به موضوعي كه با آن آشناتر هستيد تغيير دهيد.

تمركز و خط فكري

10- موضوع مورد تمركز خود را تغيير دهيد (2).

3 راه مختلف براي يادگيري وجود دارد: ديداري، شنيداري و حركتي. اگر در يكي از آنها موفق نيستيد، ديگر راه‌ها را امتحان كنيد.

11- پياده‌روي همراه با مديتيشن.

پياده‌روي كه در قسمت قبل توضيح داده شد، اگر همراه با مديتيشن باشد بسيار مفيد است.

12- تمركز كنيد و خودتان را در مطالعه غرق كنيد.

حين مطالعه، از تماشاي تلويزيون و نگراني در مورد كارهاي ديگر پرهيز كنيد. نگراني مانع دريافت اطلاعات و ايده‌ها مي‌شود.

13- اگر علاقه‌اي به انجام مديتيشن نداريد، چراغ‌ها رو خاموش كرده و وسط اتاق تاريك خود بنشينيد.

اين كار به تمركز شما مي‌افزايد.

14- دوش بگيريد.

دوش و حمام كردن به يادگيري كمك مي‌كند.

اين كارها ذهن شما رو براي دريافت ايده‌هاي هوشمندانه آماده‌تر مي‌كند.

15- به موسيقي گوش دهيد.

اگر مطلبي را حين گوش كردن به قطعه‌اي از موسيقي خاص ياد بگيريد،‌ بعدها، گوش‌كردن و يا مروركردن ذهني آن قطعه به يادآوري مطلب كمك شاياني مي‌كند.

16- تندخواني كنيد.

خيلي‌ها عقيده دارند كه تندخواني باعث از قلم افتادن مطالب مهم شود. واقعيت اين است كه تندخواني باعث فيلتر شدن مطالب بي ربط و فرعي شده و به درك ايده‌هاي اصلي نوشتار كمك مي‌كند. كندخواني فقط براي مطالب جديد و تخصصي پيشنهاد مي‌شود.

17- از علامت‌ها و نمادها براي حفظ‌كردن مطالب استفاده كنيد.

ترفندهاي زيادي براي به خاطر سپردن اطلاعات حفظي وجود دارد. علامت‌هاي اختصاري و شكل‌هاي نمادين نمونه‌هايي از اين ترفند‌ها هستند.

بهترين كتاب

اين كتاب ها چه ويژگي هايي دارند كه توانسته اند نظر مخاطبان خود را جلب كرده و در سبد خريد دوستداران كتاب جاي بگيرند. آشنايي با ويژگي هاي بهترين كتاب ، هم براي نويسندگان كتاب  مي تواند مفيد باشد و هم براي خوانندگان كتاب.

 بله دوستان خوبم، لازمه انتخاب بهترين كتاب يا تأليف بهترين كتاب آشنايي با چند ويژگي عمومي است كه با رعايت اين ويژگي ها، انتخاب بهترين كتاب كار چندان سختي نيست.

براي مطالعه كامل اين ويژگي ها به مقاله بهترين كتاب سايت بريفبوك مراجعه كنيد.

عنوان خوب و جذاب از مهمترين ويژگي هاي بهترين كتاب بودن است.

شايد بتوان گفت كه با اهميت ترين مشخصه يك كتاب خوب انتخاب عنوان جذاب و زيبا براي آن كتاب است. يك نام خوب مي تواند خوانندگان بسياري را به خودش جذب كند. هنگامي كه بدون در نظر

داشتن كتاب خاصي، به كتاب فروشي ميرويد شايد اولين چيزي كه شما را به

سمت خريد يك كتاب سوق دهد، عنوان آن باشد. در گام اول يك عنوان جذاب مي

تواند مخاطب را با خود همراه سازد.

جذابيت نيز از ويژگي هاي مهم ديگر بهترين كتاب بودن است.

شايد مطالبي خوانده باشيد كه اشاره كرده اند به اينكه ظاهر كتاب اهميت زيادي ندارد و شما فقط به دنبال محتواي خوب باشيد؛ بنظر من اين مطلب، هم درست است و هم نادرست

يك نويسنده خلاق و باتجربه، هم بايد به ظاهر كتاب خودش اهميت بدهد و هم به محتواي داخلي كتابجذابيت هم شامل جذابيت ظاهري اعم از طرح جلد و رنگ جلد است و هم شامل جذابيت محتواي داخلي كتاب است.

يك كتاب خوب و جذاب و بعبارت ديگر بهترين كتاب داراي چنان جذابيتي است كه خواننده آن كتاب دوست ندارد كتاب را كنار بگذارد و بسيار مشتاق است كه بداند آخر داستان چه مي شود . اين ويژگي بارزترين مشخصه بهترين كتاب بودن است.

كتابي كه طرح و رنگ جذاب و متناسب با محتواي داخلي دارد بطور حتم خوانندگان بيشتري را به خود جلب مي كند و خواننده كتاب نيز زودتر به مقصود خودش ميرسد؛ گاهي يك تصوير درست و مناسب گوياي مطالب بسيار ارزشمند و مهمي است كه شايد با هزاران واژه برابري مي كند.


تجسم خلاق و تصويرسازي نيز يكي ديگر از ويژگي هاي مهم بهترين كتاب بودن است.
بهترين كتاب ، كتابي است كه قابليت تصوير سازي قوي توسط خواننده در بطن كتاب وجود داشته باشد. هنگامي كه خواننده كتابي را مطالعه مي كند بايد از قهرمانان يا محيط آن كتاب تصويري نسبتا واضح در ذهن خود بسازد . اگر كتابي خوب باشد حتي اگر خواننده چند سال بعد هم دوباره آن كتاب را بخواند همان تصوير در ذهنش نقش مي بندد و ...

معرفي كتاب

آيا تا به حال براي تان پيش آمده كه براي خريد كتابي مناسب درباره موضوع مورد نظرتان سردرگم باشيد؟ يا بخواهيد مطالعه كتابي را به ديگري توصيه كنيد، اما ندانيد چگونه اين كار را انجام دهيد؟ كليد حل اين مشكل، يادداشت هاي «مرور يا معرفي كتاب» (Book Review) است. اما «معرفي يا ريويوي كتاب» چه ضرورت يا فايده اي دارد؟

بسياري از ما معرفي كتاب را كار با اهميتي نمي دانيم يا به علت آشنا نبودن با شيوه ها و استانداردهاي آن، از اين كار طفره مي رويم (!). در حالي كه معرفي يك كتاب مي تواند شناخت قابل قبولي از آن كتاب براي مخاطبان فراهم آورد و آنها را به مطالعه ترغيب كند يا در انتخاب كتاب مورد نياز در يك زمينه خاص، راهنمايي سودمند باشد و آنان را از سردرگمي برهاند.

به احتمال زياد همه شما تجربه خلاصه كردن يك كتاب را داشته ايد يا در نشست هاي نقد و بررسي كتاب شركت كرده ايد، اما «معرفي» با «خلاصه كردن» و «نقد كردن» كتاب يكسان نيست، هر چند تركيبي متناسب از خلاصه كردن و نقد كتاب را دربر مي گيرد.

مرور يا معرفي علمي كتاب شامل چهار بخش اصلي است:

1. معرفي اطلاعات كلي كتاب

بيشتر معرفي ها با ارائه اطلاعات كلي درباره كتاب كه شامل عنوان، مولف، محل انتشار، ناشر، تاريخ نشر، ويرايش، صفحات، ويژگي هاي خاص (نقشه و غيره)، قيمت و ISBN است، آغاز مي شوند.

2. معرفي مولف و مروري بر مهمترين آثار و ديدگاه هاي او

اين بخش شامل اطلاعات درباره مولف (اعتبار و شهرت، صلاحيت ها، …) و هر چيز مرتبط با كتاب و وثاقت مولف است.

3. معرفي جايگاه و ارزش كتاب از نظر موضوعي و محتوايي ميان كتاب هاي مشابه

4. معرفي ايده هاي مهم و اصلي كتاب

 

منبع: http://misazamat.blog.ir/1394/09/05

خلاصه كتاب

شيوه خلاصه كردن كتاب

برخي از دانشجويان مايلند كه شيوه صحيح خلاصه كردن كتاب را بياموزند، برخي نيز بدون توجه به اينكه هدف از خلاصه كتاب چيست، از برخي صفحات كتاب مطالبي را انتخاب مي كنند و بدون هيچگونه ترتيبي در كنار همديگر مي گذارند و نام آن را خلاصه كتاب مي خوانند.

بدتر از آن حتي معلوم نيست كه اين «شبه خلاصه» از كدام كتاب است. يعني منبع كامل كتاب را نيز نمي نويسند. بهر حال در اين مرحله از تحصيل دانشجويان عزيز، قطعا اين گونه موارد قابل قبول نبوده و بايد اين كار با هدفي كه مد نظر است به شكل مناسب و علمي تهيه شود.

بديهي است كه اين شيوه خلاصه برداري تنها براي اين درس تهيه نشده و مي تواند به عنوان شيوه مناسب براي خلاصه كردن كتاب ها، بطور كلي مورد استفاده قرار گيرد. در اينجا بايد اذعان كرد كه خلاصه برداري از يك كتاب يك «هنر» است كه نمي تواند تنها از طريق آموزش به دست آيد.

مقاله خلاصه كتاب به صورت كامل در سايت بريفبوك موجود مي باشد.

اصولا علاوه بر آموزش، علاقمندي و مهمتر از همه «توانمندي» خلاصه كننده نقش اساسي در خلاصه كردن دارد. عليرغم اين مساله مي توان گفت كه با آموزش مداوم و تلاش براي تهيه خلاصه هاي مناسب از كتاب هاي مختلف، به اين «هنر» دست يافت و آن را به ديگران آموزش داد.

شيوه خلاصه كردن كتاب

شامل مراحل ذيل است كه معمولا بايد به ترتيب آنها توج شود.

1-       اعلام منبع كامل كتاب:  كه بايد از همان آغاز به شرح ذيل درج شود:

براي كتاب هاي تاليفي: نام خانوادگي مولف، نام كوچك مولف، سال انتشار در پرانتز، نام كامل كتاب، محل نشر، نام ناشر، تعداد صفحات كتاب.

مثال: سجودي، فرزان (1383) نشانه شناسي كاربردي، تهران: نشر قصه. تعداد صفحات: 240.

براي كتاب هاي ترجمه اي: نام خانوادگي مولف، نام كوچك مولف، سال انتشار در پرانتز، نام كامل كتاب، نام مترجم، محل نشر، نام ناشر، تعداد صفحات كتاب.

مثال: استوري، جان (1385) مطالعات فرهنگي درباره فرهنگ عامه، ترجمه: حسين پاينده، تهران: نشرآگه، تعداد صفحات: 367.

2-       معرفي كلي كتاب: در اينجا بايد حداكثر/ حتي الامكان، يك صفحه نسبت به معرفي كلي كتاب كه شامل موارد ذيل است اقدام شود:

2-1- موضوع كلي مورد بحث كتاب

2-2- اهميت كتاب در مقايسه با كتاب هاي مشابه

2-3- تعداد تقسيمات كتاب كه شامل بخش ها و فصول كتاب. در اينجا بايد عناوين بخش ها و فصول كاملا آورده شوند. اگر كتاب از مقالات مختلفي تشكيل شده است، بايد ضمن آوردن عناوين فصول، نام نويسندگان آنها نيز ذكر شوند.

و ....

 

تفكر جانبي چيست؟

تفكر جانبي به انگليسي: (Lateral thinking) روشي است كه به فرا رفتن از روش‌خطي و ارسطويي براي يافتن نظرات نو، مي‌انديشد و به شكلي آگاهانه، در جهت تغيير و تحول روش حل مسئله، تلاش مي‌كند و كاربرد آن مستلزم پذيرش ديدگاه‌هاي مختلف نسبت به موضوع است. روش‌هاي مختلف تفكر جانبي براي يافتن راه‌هاي جديد و متفاوت به كار مي‌روند و حتي گاهي به طرح نظرات كاملاً غيرمنطقي منجر مي‌شود، با اين حال جستجوي راه‌هاي جديد و متعدد، نشانهٔ تمايل به خلاقيت بوده و باعث برانگيختن و سيلان فكر مي‌شود.

اين اصطلاح نخستين بار به سال ۱۹۶۷ توسط ادوارد دوبونو مطرح شد. او به عنوان مثالي براي اين نوع استدلال غير مستقيم، از ماجراي قضاوت سليمان نام برد، آنجا كه سليمان نزاع دو زن بر سر اين كه كدام مادر حقيقي كودك است را، به اين صورت حل كرد كه كودك به دو نيم شود و هر زن يك سهم بردارد، اما در حقيقت مي‌خواست با مشاهدهٔ واكنش زنان در مقابل اين حكم، قضاوت كند كه كدام يك مادر حقيقي كودك است

فكر جانبي با سيستم الگوسازي ذهن در ارتباط است. بدين معنا كه ذهن به صورت يك سيستم، اطلاعات و تجربيات زندگي را كه توسط ادراك كسب شده‏اند، به شكل الگوهايي سازماندهي مي‏كند و تفكر جانبي با تغيير اين الگوها از يك مسير به مسيري ديگر سر و كار دارد و بدين سان ما را از دام الگوهاي قديمي تفكرمان كه مانع خلاقيت مي‏شوند، رها مي‏سازد و به نتايجي نو مي‏رساند كه توسط تفكر منطقي قدم به قدم، قابل دسترسي نمي‏باشند.

زيرا تفكر منطقي به قضاوت راجع به درستي يك ايده و يافتن اشتباهات آن توجه دارد وليكن تفكر جانبي بيشتر به ارزش حركتي و انگيزشي ايده‏ها تأكيد مي‏كند.  در نتيجه تفكر جانبي مجموعه‏اي از گرايش‏ها، اصطلاحات، فنون و روش هاست كه به ما امكان مي‏دهد از يك مكانيزم تغيير الگو استفاده كرده و از مسير هميشگي الگوها خارج شويم، و با بكارگيري تكنيك‏هاي مربوطه خلاقيت ذهن را در حل مشكلات و ارائه ايده‏هاي متعدد و متفاوت پرورش دهيم؛ و از پرسه زدن در كوچه پس كوچه‏هاي ذهن دوري كنيم و بدين منظور بايد به تفكر به عنوان مهارتي بنگريم كه هر كس مي‏تواند آن را به كار گيرد.

تفكر جانبي مهارتي است كه با بكارگيري تكنيك‏ها و ابزارها و با وجود محدوديت‏هاي بسيار، باعث بالا رفتن خلاقيت ذهن شده و در ارائه راه حل‏هاي متعدد و متفاوت در هنگام حل مشكلات مورد استفاده قرار مي‏گيرد.  مثال: تفكر جانبي پروسه‏اي سيستماتيك به منظور رسيدن به ايده‏اي خلاق و جديد است، اين روش از تكنيك‏هاي تفكر غير مرسوم و غير منطقي كه معمولاً روش تفكر رايج ما، مانع آن مي‏شود، استفاده مي‏كند. “اصطلاح تفكر جانبي در سال 1967 توسط آقاي ادوارد بونو  ابداع شد و هم اكنون اين لغت رسماً وارد زبان انگليسي شده و در فرهنگ لغت آكسفورد با ذكر نام آقاي دبونو ثبت شده است.

دكتر دبونو از نويسندگان پيشتاز در حوزة خلاقيت مي‏باشد و ابزار تفكر جانبي ايشان بر پاية چگونگي عملكرد مغز به عنوان يك مركز اطلاعاتي خود سامانده (Self- organizing information system) مي‏باشد كه در اين سيستم‏ها، تفكر جانبي به آگاهي و ادراك ذهني توجه دارد و سعي دارد براي دستيابي به ايده‏هايي جديد از اين سوي الگوها به آن سوي الگويي ديگر حركت كند؛ همچنين درك چگونگي استفادۀ ذهن از الگوها، و تغيير از الگويي به الگوي ديگر، توسط ابزار و تكنيك‏هاي تفكر جانبي مورد توجه قرار مي‏گيرد. تكنيك‏هاي تفكر جانبي سال‏هاست كه در مدارس برخي از كشورها مورد استفاده قرار مي‏گيرد و همچنين شركت‏هاي بزرگي در سراسر دنيا از آن بهره مي‏برند. در اين زمينه اصطلاحي وجود دارد كه مي‏گويد، خارج از مكعب فكر كنيد.