انگيزههاي متعددي باعث ميشود تقريبا همه انسانها در طول زندگي خود به «سرمايهگذاري» بينديشند. با اين حال، سوالات و ابهامات گوناگوني در مورد اصول سرمايهگذاري، باعث ميشود تا تنها عده اندكي از آنها وارد اين مسير پر چالش اما جذاب شوند.
براي مطالعه مقاله اصول سرمايه گذاري وارد سايت بريفبوك شويد.
سرمايهگذاران زيادي بودهاند كه وارد اين مسير شده، بخشي از آن را طي كرده و با شكست مواجه شدهاند. از طرفي عده كساني كه در فرآيند سرمايهگذاري تلاش كرده و به موفقيتهاي چشمگيري رسيدهاند نيز كم نيست.
شناخت بازارهاي بالقوه
بعد از اينكه هدف سرمايهگذاري در ابعاد كوتاهمدت و بلندمدت تعيين شد، گام بعدي اين است كه ثروت مورد نظر در چه بازاري به كار گرفته شود.
در وهله اول، توجه به مساله «نياز بازار» ضروري است. هرچه يك سرمايهگذاري نيازهاي بيشتر و ضروريتري از جامعه را برطرف كند بدون شك موفقيت خود در امر سرمايهگذاري را با احتمال بيشتري تضمين كرده است.
با تمركز بر مساله نياز، بازار مناسب سرمايهگذاري بايد با دقت انتخاب شود. در اين راستا، بازارهاي بالقوه مختلفي پيشروي سرمايهگذار قرار دارد كه شناخت كامل آنها ضروري است.
از جمله بازارهاي بالقوه ميتوان به سرمايهگذاري در داراييهاي مالي مانند سهام يا اوراق خزانه، سرمايهگذاري در توليد كالاها و خدمات، خريد داراييهايي مثل سكه و ارز اشاره كرد. بنابراين انتخاب هر كدام از بازارهاي ياد شده بهعنوان بازار سرمايهگذاري تا حد زيادي به هدف از سرمايهگذاري بر ميگردد.
بهعنوان مثال يك سرمايهگذار كوتاه مدت كه هدفش كسب سود در چند ماه آينده است، شركت در راهاندازي يك طرح سرمايهگذاري توليدي با هدف او ناسازگاري دارد.
در كنار شناخت بازار،گرفتن اطلاعات درباره بازيگران بازار نيز ضروري است. به عبارت ديگر، بايد ميزان انحصار و رقابت در بازار كه زمينه ورود و چشمانداز آينده بازار را تحت تاثير قرار ميدهد، مورد توجه قرار گيرد.
منبع:
- ۲۰ بازديد
- ۰ نظر